آموزش محافظت از بدن به کودکان
چطور به کودکان محافظت از حریم بدنشان را بیاموزیم
كودك آزاري، آن دسته از رفتارهايي را شامل ميشود كه از سوي ساير افراد، بهويژه بزرگسالان در برخورد با كودكان انجام ميشود و به اشكال مختلف به سلامت جسمي و رواني آنها آسيب وارد ميكند. برخي پدران و مادران با تصور اينكه روش تنبيهي كه عليه كودكان خود در پيش ميگيرند، تنها روش تربيتي موثر است، گاه ناخواسته آسيبهاي جبرانناپذيري را متوجه فرزندان خود ميسازند. از اين رو آموزش در اين زمينه به خانوادهها، بهويژه والدين بسيار جوان يا مسن ميتواند موثر باشد.
آنچه ميخوانيد گفت وگوی شيوا دولتآبادي، رئيس هياتمديره انجمن روانشناسي ايران است.
برخي از كودكان همچون ستايش قريشي يا دختران و پسران كوچك به دليل دزدي يا سوءاستفاده جان خود را از دست ميدهند. به نظر شما ريشه اين خشونتها چيست؟
كودك آزاري به چندين دسته تقسيم ميشود كه عبارتند از كودك آزاري جسمي، يعني رفتارهايي كه به جسم كودك صدمه ميزند. به عبارت ديگر در اين شرايط كودكان يك بار يا به كرات مورد ضرب و شتم و آزار و شكنجه عمدي افراد بالغي كه مسئوليت آنها را به عهده دارند مانند پدر و مادر، قيم يا والدين رضاعي قرار گيرند؛ مانند كتك زدن، سوزاندن، مجروح كردن، شكستن، كبود كردن و... دسته دوم كودك آزاري رواني است كه شامل اعمال رفتارهاي آسيب زا براي سلامت رواني كودك است. مانند توهين كردن، تبعيض قائل شدن، تحقير كردن، ترساندن و... دسته سوم كودك آزاري شامل بيتوجهي و غفلت از نيازهاي كودك ميشود، يعني توجه نكردن به نيازهاي اساسي كودكان مانند خوراك و پوشاك، بهداشت، مراقبت و سرپناه، محبت و عاطفه آموزش و... در حدي كه به سلامت جسمي و رواني آنان آسيب رساند. دسته ديگر نيز شامل سوءاستفاده و كودك آزاري جنسي است، يعني استفاده از كودكان در زمينه مواد مخدر، واداشتن آنها به كارهاي دشوار، سوءاستفاده جنسي و... بايد دانست كه بسياري از كودك آزاريها به اشكال مختلف در درون خانواده به وجود ميآيد. براي مثال وقتي والدين از كودك با ضريب هوشي متوسط انتظارهاي فراواني دارند به نسبت اين رفتار هم به نوبه خود جزئي از كودك آزاري محسوب ميشود يا وقتي كودكان در مدارس تواناييهايشان مشاهده نميشود و يك رفتار كليشهاي ميانگين از آنها انتظار ميرود، اين رفتار نيز به نوبه خود جزو كودكآزاري محسوب ميشود. خشونت به شكل آشكار و علني شامل آسيبهاي جدي جسماني ميشود. در عين حال بايد توجه داشت كه بسياري از آسيبها ميتواند به شكل رواني و بدون هيچ گونه نشانه آشكار بيروني بروز كند و به اين ترتيب كودكان را براي هميشه در يك مسير غير سالم در رشد شخصيت او قرار دهد. براي مثال اغلب آزارهاي جنسي يكي از عوامل مخرب و تاثيرگذار بر شكلگيري شخصيت كودك محسوب ميشود. به اين ترتيب خشونتها همچون قله كوهي از آزارها خود را در جامعه نشان ميدهند و بهطور معمول عاملان آنها از سلامت روان، خودداري و خويشتنداري كافي برخوردار نيستند. آنها آدمهايي هستند كه با كوچكترين ناملايمات خشونت آنها بر انگيخته ميشود. مدتي است كه اخبار گوناگوني درباره كودكآزاري در جامعه ما شدت يافته است كه اين امر بايد تحت آسيبشناسي آزار قرار گيرد. وقتي يك نوجوان به اين امر اذعان ميكند كه دسترسي به رفع نيازهاي جنسي برايشان كار دشواري نيست، اما باز از يك دخترك بيپناه و ناتوان سوءاستفاده ميكند بيشك اين فرد از لحاظ شخصيتي آسيبديده است. به هر حال وسوسه شدن چه براي خشونتهاي فيزيكي و چه براي خشونتهاي جنسي به دلايلي در همه افراد رخ ميدهد، اما توانايي كنترل اين قضيه نشان از سلامت رواني در افراد دارد.
قاتل ستايش نوجواني ۱۷ ساله است. جالب است بدانيد كه اين فرد تحت تاثير فيلمهاي مسهجن دست به اين اقدام زده است.
در اين اتفاق ما با دو كودك از لحاظ حقوقي سر و كار داريم. آزارگر يك نوجوان است كه با بررسي اين فاجعه بايد از خود پرسيد كه به چه دليل بايد اين اتفاق رخ دهد. در اصل كودكان ما تحت آموزش جنسي قرار نميگيرند. نوجوانان بايد بدانند كه فوران احساسات گذراست و مهم حرمت بدن و حريم شخصي افراد است. اين مسائل بايد به نوعي آموزش داده شود كه در شرايط وسوسه انگيز فرد بتواند به خود كنترلي دست يابد و به شكلي سالم و با اخلاق از كنار اين مسائل بگذرد.
نقش والدين را در خود كنترلي كودكان چگونه ارزيابي ميكنيد؟
اگر مسئولان در مدارس مسئوليت توضيح تغييرات هورموني، عاطفي و هيجاني در سنين نوجواني را بر عهده گيرند بيشك از شدت مشكلات اينچنيني كاسته ميشود. بايد مسئولان به شكل خود جوش و اجتماعي در قالب فعاليتهاي گوناگوني در اين زمينه اطلاعرساني كنند. بايد نوجوانان را نسبت به تغييرات سن بلوغ آگاه كرد و ويژگيهايي همچون اخلاق پسنديده و خود كنترلي را به عنوان يك ارزش به آنها آموزش داد. خوشبختانه ما شاهد رفتارهاي كنترل نشده از سوي نوجوانان نيستیم و با اينكه آموزشهاي كافي در اين زمينه لحاظ نميشود به نسبت تربيتهاي دروني شده از سوي جامعه و خانوادهها به افراد يك بينش خود كنترلي ميدهد. بايد دانست كه بروز چنين مشكلاتي به دليل عدم شناخت از خود در نوجوانان بروز ميكند.
به نظر شما آموزشهايي در زمينه خود كنترلي در دوره كودكي بايد چگونه انجام شود؟
وقتي به كودكانتان آموزش بدهيد كه اجازه ندهند هيچ فردي به اندامهاي خصوصي او دست درازي كند بالطبع اين آگاهي بخشي ميزان آسيبپذيري او را كم ميكند. حفاظت از حريم بدن ميتواند در قالب آموزش به كودكان باشد. براي مثال بايد به كودكان آموزش داد كه اندامهاي جسمي همچون مسواك خصوصي است و هيچ فردي اجازه دست درازي به آنها را ندارد. بايد به كودك مساله حفاظت از سلامتي خود را گوشزد كرد. براي مثال ميتوان به آنها گفت همان طور كه افراد از چشم شان مراقبت ميكنند به نسبت بايد از ساير اندامهاي خود نيز محافظت كنند و به اين ترتيب خود را از آسيب و خطرات احتمالي حفظ كنند. با گوشزدهاي ابتدائی ميتواند براي كودكان چگونگي رفتار با ديگران و نحوه حفاظت از حريم خود را آموزش داد.
شخصيت افراد كودكآزار از نظر رواني چگونه است؟
برخي از كساني كه در گذشته مورد آزار و اذيت جنسي قرار گرفتهاند و هرگز درباره مشكل شان حرفي نزده باشند به كودك آزاري گرايش دارند. نميتوانيم با قاطعيت بگوييم امروز با افزايش كودك آزاري نسبت به گذشته مواجه هستيم، اما با قطعيت ميتوان ادعا كرد كه سوءاستفاده جنسي از كودكان در همه جاي دنيا از جمله كشور ما زياد است. بايد دانست كه افراد به دليل عدم داشتن خود كنترلي دست به كودك آزاري و اقدامات اين چنيني ميزنند. ميزان شيوع اختلال شخصيت ضد اجتماعي سه درصد در مردان و يك درصد در زنهاست. افراد مبتلا به شخصيتهاي ضد اجتماعي ميتوانند كاملا فريبنده و متقاعدكننده به نظر آيند و به طور قابل توجهي نسبت به نيازها و ضعفهاي ديگران آگاهند. آنها حتي در حالي كه فردي را استثمار ميكنند، احساس اعتماد را در او بر ميانگيزانند
منبع: روزنامه آرمان / بازنشر : سایت سلامت نیوز
این مطلب در تاریخ 2016-05-15 07:26:55منتشر شده است
مطالب پیشنهادی
مطالب ویژه کرونا
نظر شما در مورد مطلب آموزش محافظت از بدن به کودکان چیست