4 ویژگی که پدر و مادرها باید داشته باشند
هر کدام از والدین با رعایت یک سری اصول میتوانند از فرزند خود فردی موفق و کامل
بسازند
تربیت فرزندان نقش بسیار موثری در رشد شخصی و اجتماعی آنان و به نوعی چگونگی اتخاذ
راهکارهای تربیتی تاثیر مستقیمی بر آینده فرزندان دارد. والدین اولین و مهمترین
معلمان فرزندشان هستند. فرزندان از والدینشان ارزشهای اخلاقی، باورهای عمیق و
سبکهای رفتاریشان را یاد میگیرند. همه افراد دوست دارند فرزندانشان فوقالعاده
باشند و هر شخص بسته به شخصیت و اصول خود، راه و روشی را برای تربیت صحیح فرزندانش
انتخاب میکند. والدین بر اساس تجربه و دانش قبلی خود تصمیم میگیرند که چگونه و از
چه راهی برای تربیت فرزند خود اقدام کنند و از او فرد موفق و کاملی بسازند. برخی از
مهارتها هستند که آموزش آنها به کودکان ضروری است و پایهای برای موفقیت در آینده
محسوب میشوند. تربیت فرزندان موفق همانند سرمایهگذاری برای آینده است. ممکن است
والدین سوالات و ابهامات زیادی در این زمینه داشته باشند و در ادامه میخواهیم راجع
به ویژگیهای چنین والدینی به صورت جداگانه بپردازیم.
4 ویژگی پدر برای تربیت فرزند موفق
آموزش مهارتهای اجتماعی به فرزندان
هرچند پدرها پرمشغله هستند اما باید بکوشید با آدمهایی که در زندگی روزانه
فرزندتان نقش دارند، آشنا شوید از جمله دوستان و والدین دوستان او. در خانهتان را
روی همکلاسیهای فرزندتان بگشایید، داوطلب رساندن فرزندتان به مهمانیها و زمین
ورزش آنان شوید. به علاقهمندیها و نگرانیهایشان گوش کنید و با آنها هماهنگ
شوید.
بیشتر بخوانید: نحوه هماهنگی پدرومادر در تربیت فرزندان
هماهنگ بودن با مادر فرزندتان
در قوانین و مقررات تربیتی خانواده ثبات داشته باشید و با همسرتان هماهنگ باشید.
همچنین درخصوص اعمال محدودیتها و پاداشها با همسرتان توافق کنید. مواقع خستگی و
مهمانی نباید قوانین عوض شوند بلکه میتوانید کمی اغماض و چشمپوشی کنید. این ثبات
در محدودیت و قوانین خانه به فرزند کمک میکند تا محیط قابل پیشبینی در خانه از
سوی شما داشته باشد و این به دنبالش امنیت میآورد. ضمنا سعی کنید خود عمل کننده
قوانین وضع شده باشید و برای هر چیزی که ارزش دارد، قانون وضع کنید تا جایی که
تعداد قوانین، خیلی زیاد و دست و پاگیرِ روابط شما با فرزندتان نشود.
تقویت خوداتکایی در فرزند
در صورتی که فرزندان یاد بگیرند که خودشان کارهایشان را انجام دهند و تا حد لازم
مستقل باشند، به اعتماد به نفس و خوداتکایی میرسند و راحتتر وارد اجتماع میشوند
و در تعامل با محیط و کارهای خود به موفقیت بیشتری میرسند. این کودکان میتوانند
روی پای خودشان بایستند و وابستگی کمتری به والدینشان داشته باشند. مثلا اجازه
دهید که کودکان لباسهایشان را به تنهایی بپوشند و بندِ کفشهایشان را خودشان
ببندند. در صورتی که کاری را اشتباه انجام میدهند، آنها را سرزنش و تحقیر نکنید و
اجازه دهید به مرور یاد بگیرند تا اعتماد به نفس بیشتری به دست آورند. برای تحقق
این مهم تا جای ممکن فرصت تجربه کردن یک سری امور در کنار شما را داشته باشند، مثل
شستن خودرو، درست کردن پریزها و ... .
ایجاد فضای گفتوگو در خانه
با مدیریت شما به عنوان پدر خانواده، اعضای خانه باید حداقل دو یا سه بار در هفته
کنار هم بنشینند و درباره یک موضوع اجتماعی، یا یکی از مشکلات خانوادگی به شکلی
بالغانه گفتوگو کنند. بدون این که عصبانی شوند، کسی را سرزنش و تحقیر کنند، به
نظرات یکدیگر گوش دهند و همدیگر را به شکلی دوستانه نقد و اصلاح کنند. در چنین
خانوادهای فرزندانی سالم و با انگیزه برای موفقیت با رفتارهای بالغانه و سالم
پرورش پیدا میکند.
بیشتر بخوانید: تربیت فرزندان و رابطه والدین
4 ویژگی مادر برای تربیت فرزند موفق
در دسترس و پاسخ گو بودن
این مورد مهمترین و موثرترین راه برای ایجاد رابطه خوب با کودک است؛ مثل وقتی که
کودک گریه میکند و مادر در دسترس است وسریع به سراغ او می رود و برای رفع گریه
کودک تلاش میکند و این همان پاسخ گو بودن است. چنین ویژگی منجر به شکلگیری
دلبستگی ایمن در کودک میشود و پایه شخصیتی فرزند و اعتماد به دنیای بیرون و پایه
روابط بعدی وی را در بزرگ سالی رقم میزند. پاسخ گو نبودن میتواند منجر به
شکلگیری طرحوارههایی همچون دوست داشتنی نبودن، رهاشدگی و نقص و شرم و ... شود و
این مسئله زمینه ساز اضطراب و افسردگی فرزند رشد یافته در آینده میشود.
شناخت احساسات خود
این که مادر به دنیای درون خود و غلیان هیجاناتش واقف باشد و بتواند آنها را
مدیریت کند که در روابط با همسر و فرزندش تاثیر منفی نگذارد، یکی از اصول تربیت
فرزند موفق است. البته مادر موفق باید همچنین با هیجانات فرزندش آشنا باشد و به او
هیجانات مختلف و مدیریت آنها را آموزش دهد. در مواقع مختلف فرصت را غنیمت بشمارد و
با انعکاس احساس، اسامی هیجاناتی مختلف را به کودک آموزش دهد و این هم کمک به شناخت
کودک از خودش و هم کمک به رابطه ایمن با والدین میکند. به طور مثال، فرزند: «مامان
آبجی عروسکم رو از من گرفت»، مامان: «آها آبجی عروسک رو از تو گرفت و تو حالا
ناراحتی.»
ابراز عشق و عاطفه به شوهر و فرزند
شعلهور نگه داشتن عشق به همسر هم نوعی آموزش غیرمستقیم نقش همسری در آینده به کودک
است، همچنین به فرزند حس امنیت را از محیط زندگی منتقل میکند که مهمترین عامل
برای رشد فرزندان است. در خانوادههای پرتنش که فرزندان شاهد دعواها و راهحلهای
رفع اختلاف منفی مثل پرخاشگری اند ، آن ها مدام نگران امنیت و ادامه روابط پدر و
مادر هستند و درگیر حس گناه و مقصر دانستن خود در ایجاد این دعواها میشوند و این
مانع رشد آنها میشود.
دادن حق انتخاب به فرزند
این اتفاق موجب تقویت مهارتهای اجتماعی فرزندان مثل حس مسئولیت و اعتماد به نفس
میشود. مسئولیت وقتی پرورش مییابد که در اموری که بر کودکان اثر میگذارند، به
آنان اجازه دهیم نظرشان را بیان کنند و هر جا که لازم میبینیم، بگذاریم انتخاب
کنند مثال: «اگر تکالیفت رو نوشتی، می تونی برنامه مورد علاقت رو ببینی و در غیر
این صورت از دیدن برنامه مورد علاقت محروم می شی» و این به فرزند کمک میکند حق
انتخاب بین خوب و بد داشته باشد و بعد پیامد رفتارش را تجربه کند.
نویسنده : صدیقه معدنی | کارشناسارشد روانشناسی