اهمیت بلوغ عاطفی
استقلال عاطفی یا خود تمایزیافتگی، بخشی از علایم آمادگی افراد برای ازدواج است. در واقع برای شروع زندگی مشترک، افراد باید علاوه بر رسیدن به شرایط اقتصادی مناسب و بلوغ جسمی به استقلال عاطفی که یکی از ابعاد بلوغ عاطفی است، رسیده باشند. این امر به قدری اهمیت دارد که ممکن است تلاش های فرد را برای انتخاب یک همسر مناسب و زندگی مشترک موفق، تحت تاثیر قرار دهد.
به همین دلیل است که کارشناسان تاکید می کنند رسیدن به بلوغ عاطفی و استقلال عاطفی، یکی از مهم ترین مشخصه های تصمیم گیری درباره ازدواج است. بهتر است با تعریف و تشریح این واژه ها، بحث را آغاز کنیم.
سواد و بلوغ عاطفی، هردو، هم در زندگی زناشویی و هم در روابط جنسی اهمیت بسیاری دارند. به خاطر داشته باشید اگر کسی به بلوغ عاطفی دست پیدا نکرده باشد حتی اگر آگاهی و سواد عاطفی را هم داشته باشد قابلیت اجرای مهارتهای یاد گرفته را نخواهد داشت زیرا موانعی در درون او مانع اجرای سواد عاطفی می شود. ناپختگی های عاطفی و مجهول بودن فرد در حوزه عاطفی مانع اجرای سواد عاطفی می شود.
نقش خانواده در بلوغ عاطفی
نقطهی شروع آموزش الفبای سواد عاطفی در خانواده و بین روابط والدین شکل میگیرد و به تدریج شخص با مشاهدهی فیلمهای تلویزیون، مطالعهی کتاب های رمان و مصاحبت با دوستان اطلاعاتی را کسب می نماید و در ذهن وی الگویی شکل می گیرد. در حقیقت بستر اولیه از خانواده کسب می شود و سپس با رسانه ها و اطلاعاتی که فیلم ها و رمان های عاشقانه به شخص می دهند الگوی عاطفی برای فرد شکل میگیرد و او با مجموعه ای از باورها وارد رابطهی عاطفی می شود . الگویی که در خانواده در ذهن فرد شکل گرفته و عینیت داشته، الگوی غالب است و شخص در رابطه با همسرش به دلیل باورهای ذهنی که البته ضرورتی نیز برای صحت این باورها وجود ندارد، دچار مشکل می شود.
بلوغ عاطفی مانند تمام بلوغ ها در خانواده اتفاق می افتد. بنابراین باید آن را به فرزندان آموزش داد. مادران باید به موقع جایگاهشان را در کنار پسرشان تغییر دهند تا فرزندشان به بلوغ عاطفی برسد. برای مثال فرض کنید پسر 21 ساله ای به دلیل اینکه مادرش همیشه او را، بچه و ناتوان می پنداشته و همیشه به او سرویس می داده معتاد شده است. حال مادر اظهار می کند پدرِ کارخانه دار این پسر حتی یک بار هم فرزندش را به استخر و کوه نبرده است. در صورتیکه مادر باید بگوید پسرش از 9 سالگی تا به حال حتی یک بار هم به کارخانه پدرش نرفته است و به خاطر همین به رشد کافی نرسیده است.
حال اگر دختر و پسر جوانی ازدواج کردند و در روابط عاطفی خود دچار مشکل شدند باید خود را در معرض رشد قرار دهند و برخی از مسائل را در خود تغییر دهند.
نقطهی شروع آموزش الفبای سواد عاطفی در خانواده و بین روابط والدین شکل میگیرد و به تدریج شخص با مشاهدهی فیلمهای تلویزیون، مطالعهی کتاب های رمان و مصاحبت با دوستان اطلاعاتی را کسب می نماید و در ذهن وی الگویی شکل می گیرد
علامت بلوغ عاطفی
یکی از علایم بلوغ عاطفی، آمادگی برای زندگی دو نفری (مشترک) است. اکثر اوقات خواسته و یا علاقهی دو طرف، هماهنگ نیست، اما باید کاملا بالغانه برای احساس رضایت همسر تلاش نموده و علاوه بر لذت از شادی خود، از شادی همسر نیز لذت برده شود و در کنار یکدیگر با بر آوردن نیازهای یکدیگر خیلی خوب زندگی نمایند. گاهی بعضی از افراد نمی توانند نیازهای منفی خود را بیان نمایند و همواره سکوت میکنند و زمانی فرا می رسد که این نیازهای منفی زندگی را مانند سیلی نابود خواهد کرد. زوجین با آموزش می توانند یاد بگیرند حتی اگر پنج درجه ناراحت هستند این ناراحتی را بیان کنند برای مثال فردی که از تماس نگرفتن همسرش ناراحت شده، باید آن را بیان کند تا همسرش نیز متوجه شود.
او بعد از بیان دلخوری متوجه میشود که همسرش به دلیل مشغله بسیار فرصت نکرده که با او تماس بگیرد اما در تمام مدت به یاد او بوده است. در حقیقت تخلیهی احساس صورت میگیرد و مشکل در جای خود حل میشود و با مشکلات بعدی پیوند نمی خورد.
سواد عاطفی چیست؟
سواد عاطفی یعنی فرد مراحل رابطهی عاطفی را به خوبی بشناسد، بداند در هر مرحله از این مراحل چگونه عمل کند و مدیریت رابطهی عاطفی خود را به دست گیرد و بداند در مواجهه با مشکلات چه رفتاری را باید در پیش بگیرد. سواد عاطفی اندکی در منزل شروع می شود و فرزندان از مشاهده ارتباط والدینشان، اطلاعاتی را کسب مینمایند. اشتنبرگ میگوید : «زمانی که فرزندان شاهد رابطه عاطفی والدینشان هستند از نگاه به این رابطه یک الگوی عاطفی برداشت میکنند. »
بطور مثال اگر مادر نقش معلم را برای پدر خانواده دارد و بصورت مداوم کارها را به او گوشزد میکند و مرتب به او امر و نهی میکند، فرزندان این رابطه عاطفی را قطعاً خواهند آموخت.
منابع : روزنامه خراسان، رادیو سلامت
امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود