10 ذهنیت خطرناک قبل از ازدواج
تا به حال نام ذهن یا ضمیر ناخودآگاه به گوشتان خورده است؟ ذهن درمانی یکی از
روشهای شخصیت شناسی، بهبود و درمان است که امروزه بسیار مورد قبول جامعه قرار
میگیرد. به کسانی که در شرف ازدواج هستند توصیه میشود که ذهن درمانی پیش از
ازدواج انجام دهند. زیرا این روش یکی از مفیترین روشها برای آگاهی از ضمیر
ناخودآگاه و بهبود شخصیت فردی است.
مکتب روانشناسی ذهن درمانی توسط کارل گوستاو یونگ پی ریزی شد. یونگ معتقد بود که
آنچه در رفتار امروز ما مشخص است و یا به عبارتی دیگر هر آنگونه که ما امروز رفتار
میکنیم نتیجه کلیه اتفاقاتی است که در طول زندگی ما رخ داده است.
وی بر این باور است که هر فرد بر اساس آنچه که در پیش فرض یا ضمیر ناخودآگاه خود
دارد رفتار میکند. و دست یافتن به آن ضمیر ناخودآگاه و در دست گرفتن آن سبب بهبود
شخصیت و رفتار فردی میشود.
در این مقاله ما به بررسی و بیان تعدادی از طرحوارههای یونگ پرداختهایم. شما
همراهان گرامی میتوانید جهت کسب اطلاعات بهتر و بیشتر دربارۀ این طرحوارهها تا
انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
ما در این مقاله به بیان 10 مورد از مهمترین طرحوارههای ناسازگار یونگ میپردازیم.
10 ذهن مهم ناسازگار فردی
در این بخش ما به بیان 10 ذهن مهم میپردازیم.
۱. محرومیت هیجانی
یکی از ذهن های ناسازگار محرومیت هیجانی است. این ذهن به این معنا است که فرد در
طول زندگیاش مورد محبت، پذیرش و درک شدن قرار نگرفته. و کسی نبوده به حرفهای دل
او گوش کند. نالههای همیشگی افرادی که طرحوارهی محرومیت هیجانی دارند احساس
تنهایی، غمگینی و افسردگی است.
آنها از این شاکی هستند که هیچ کسی آنها را درک نمیکند و کسی نیست که با آنها یک
دل سیر درد و دل کند. چون آنها انتظار دریافت محبت ندارند تمایل خود نسبت به دریافت
توجه و محبت را ابراز نمیکنند و در نتیجه مورد محبت قرار نخواهند گرفت. آنها ممکن
است کسی را برای رابطه انتخاب کنند که بیعاطفه، خودمحور، تنها یا نیازمند هستند.
این احساس درک نشدن و دوست داشته نشدن آنقدر در آنها ریشه دوانده است و آنقدر
نیرومند شده که حتی ممکن است عطای روابط را به لقای آن ببخشند.
۲. رهاشدگی
وقتی کسی این ذهن را داشته باشد نسبت به طرد شدن و تنها ماندن حساسیت بالایی دارد.
او حتی به کوچکترین نشانههای طرد شدن واکنش نشان میدهد. به عنوان مثال اگر فرد
مورد علاقهاش تلفن او را جواب ندهد او احساس رهاشدگی میکند. این افراد احساس
میکنند که افراد مهم زندگیشان آنها را دوست ندارند و دیر یا زود آنها را ترک
خواهند کرد. علاوه بر این اثبات عشق و دوست داشتن به آنها کار سادهای نیست و به
سختی باور میکنند که فرد دیگری آنها را دوست دارند.
۳. بیاعتمادی/بدرفتاری
کسانی که این ذهن را دارند مدام در این گمان هستند که دیگران قصد آسیب زدن به ایشان
را در سر میپرورانند حتی بر این باورند که افراد مهم زندگیشان نیز با با صداقت
برخورد نمیکنند. به سختی به دیگران اعتماد میکنند. از نظر آنان دیگران فقط قصد
فریب دادن، کلک زدن، دروغ گفتن، نامردی کردن و … را دارند.
افرادی که این ذهن را دارند تمایلی به روابط صمیمی ندارند، آنها میترسند افکار و
احساسات خود را با کسی درمیان بگذارند زیرا بر این باورند که دیگران از اطلاعاتی که
در اختیار آنها قرار میدهد سوءاستفاده میکنند. آنها به منظور پیشگیری از آسیب
دیدن به دیگران نزدیک نمیشوند و به دیگران نیز اجازهی نزدیک شدن به خودشان را
نمیدهند. این افراد مثل پلیس مدام به دنبال سرنخها و شواهدی برای اثبات ضرورت
بیاعتمادی خود به دیگران هستند.
۴. انزوای اجتماعی
وقتی کسی این ذهن را داشته باشد بر این باور است که وصله ناجور جامعه است. او به
هیچ گروهی احساس تعلق نمیکند. این فرد همیشه در حاشیه است و از وارد شدن به
گروهها اجتناب میکند.
۵. نقص و شرم
افرادی که طرحوارهی نقص و شرم دارند معتقدند که یک نقص درونی دارند، بیارزشاند و
از همه بدتر احساس میکنند که دوست داشتنی نیستند. احساس میکنند زشتاند، حقیرند و
به این خاطر احساس شرمندگی میکنند. آنها شدیداً بر این باور هستند که در وجود
آنها هیچ چیز ارزشمندی وجود ندارد و هر چه هست به دردنخور است. به همین خاطر سعی
میکنند به دیگران نزدیک نشوند زیرا در صورت صمیمت هیجانی، دیگران نقص آنها را کشف
میکنند و از آنها فاصله میگیرند.
6. وابستگی و بیکفایتی
اگر فردی این ذهن را داشته باشد معقتد است که از عهدهی انجام هیچ کاری بر نمیآید؛
خود را ناتوان و درمانده میبیند و نیاز به کسی دارد تا نیازهای او را برآروده کند.
حتی نمیتواند برای کارهای معمولی زندگی روزمره خود نیز برنامهریزی کند. احساس
میکند از پس زندگی، درآمد، کار، شغل و …. بر نخواهد آمد. به تصمیمهای خود اعتمادی
ندارد. از این رو به دنبال کسی میگردند که بتواند این کارها را انجام دهد. وقتی
چنین فردی پیدا شد شدیداً به او وابسته میشوند.
7.اطاعت
اگر این ذهن در فردی وجود داشته باشد؛ آن فرد به منظور اجتناب از تنبیه شدن توسط
دیگران به حرفهای آنها گوش میکند و به دیگران اجازه میدهد تا بر او مسلط شوند.
این فرد نیازها و هیجانهای خود را نادیده میگیرد تا به نیازها و هیجانهای دیگران
رسیدگی کند. او فکر میکند که خواستههای خودش هیچ ارزشی ندارد و آنچه که مهم است
نیازهای دیگران است.
بیشتر بخوانید: مدت زمان لازم بایا شناخت قبل از ازدواج
8.خود قربانگری
وقتی فردی ذهن خود قربانگری را داشته باشد با تمایل خویش به دنبال ارضای نیازهای
دیگران است. سرلوحه زندگی او ارضا کردن داوطلبانه نیازهای دیگران است. او فردی
بسیار دلسوز و مهربان و غمخوار است. او اگر به کسی کمک نکند احساس خودخواهی و غرور
میکند. از رنج بردن دیگران به شدت ناراحت میشود. البته خیلی خوب است که ما نسبت
به نیازهای دیگران احساس مسئولیت بکنیم اما کسی که ذهن قربانگری داشته باشد خود را
در این راه فدا میکند.
9.تأییدطلبی
وقتی این ذهن وجود داشته باشد فرد مدام به دنبال تأیید دیگران است. او هر کاری
میکند و خود را به آب و آتش میزند تا دیگران تأییدش کنند. اگر دیگران او را تأیید
نکنند به شدت غمگین و افسرده میشود. در این راه ممکن است نیازهای هیجانیاش را
نادیده بگیرد. فرد دارای این ذهن دوست دارد که همه او را دوست داشته باشند. تا وقتی
دیگران او را تأیید میکنند؛ احساس خوبی درباره خودش دارد.
10.منفی گرایی و بدبینی
یکی دیگر از ذهن های ناسازگار، منفیگرایی و بدبینی است. درست است که زندگی
جنبههای منفی مانند: درد، بیماری، فقدان، ناامیدی، خیانت و …. دارد؛ اما وقتی کسی
یکی از طرحوارههای ناسازگار به نام طرحوارهی بدبینی و منفیگرایی داشته باشد؛
صرفاً بر جبنههای منفی تأکید میکند. او حتی وقتی زندگیاش در وضعیت مناسبی قرار
دارد باز هم بر جنبههای منفی تأکید میکند. در واقع او فقط نیمهی خالی لیوان را
میبیند.
در پایان، به طور کلی پیش از گرفتن هر تصمیمی در پیش از ازدواج سعی بر آن کنید تا
هرچه بهتر شخصیت خود و طرف مقابلتان را بشناسید. زیرا تنها شخصبت نفر مقابل است که
با شما تا پایان عمر همرا خواهد بود.
بیشتر بخوانید: اهمیت خودشناسی قبل از ازدواج