دلتنگی و ناارومی - مشاوره و دلداری تنظیم خانواده
0 دوستدار 0 امتیاز منفی
در تجربه ها

من یه دختر چشم و گوش بسته بودم که تا سال سوم دانشگاه هیچوقت با پسری صحبت نکردم خیلی اتفاقی با یه اقایی اشنا شدم که10 سال از من بزرگتر بود و بهم ابراز علاقه کرد از سر کنجکاوی دلم خاست قبول کنم اوایل هیچ حسی نداشتم و به ابراز علاقه اون خندم میگرفت ولی نفهمیدم چی شد که خودم عاشق شدم اون اقا هیچوقت از من رابطه جنسی نخاست بلکه تمام اطلاعات کار محل زندگی خانوادش و شماره همه اونها و شماره سرکارشو در اختیارم گذاشت بهم اعتماد داشت فقط گاهی دستمو میگرفت و میبوسید و یه بارم صورتمو بوسید که من انقدر بی تجربه بودم حس کردم پاکیمو از دست دادم و اشکام روون شد اون خیلی دوسم داشت وقتی حرکات منو میدید گاهی نمیتونست کنترل کنه و فقط منو میبوسید و در اخر باز گریه های بی امان من و قهرم شروع میشد وقتی درسم تموم شد برگشتم شهر خودم کم کم تغییر کرد همه چیز اون گفت چون توی شهر دیگم مشکل داره میترسه منو از خانوادم دور کنه میگفت تحمل نمیکنی بعد یه مدتم خود اون افسرده شد به هر کاری دست زد احساس مرگ داشت و میگفت از وقتی رفتی برکت از زندگیم رفته ولی با اینکه راضی بودم باهاش زندگی کنم کنارم گذاشت و میگفت من ظاهرم خوبه خیلی کثافت کاری کردم و عذاب وجدان دارم 3 سال از این ماجرا میگذره ولی من باز دلتنگشم اون نمیدونه توی این سه سالم اصلا صحبتی نکردم ولی هیچ ** نتونسته جای اونو برام بگیره خیلی دلم براش تنگه چیکار کنم خیلی توی این مدت افراد دیگه ای رو جایگزینش کردم ولی نشد نتونستم 

6 پاسخ

0 دوستدار 0 امتیاز منفی
اون قصدش سواستفاده جنسی از شما بوده و وقتی هم خودشو ارضا کرده شما رو کنار گذاشته رفته سراغ زندگیش اما شما هنوز تو فکر کسی هستی ک از اعتماد و علاقت و بقول خودت چشم و گوش بستگیت سواستفاده کرده و موقعیت هاتو بخاطر یه نامرد از دست میدی اشتباه نکن ک بعدا حسرت بخوری و پشیمون بشی
0 دوستدار 0 امتیاز منفی
من کاملا درکت میکنم.ولی به نظر من هر موقع یادش میوفتی و ناراحت میشی از نبودنش ،بهتره خودارضایی کنی.اینطوری هم آروم میشی هم اینکه نبودش جبران میشه تا اندازه ای .چون خودم همچین تجربه ای داشتم..(الهام هستم.۲۸ ساله)
موفق باشی پهلوان
0 دوستدار 0 امتیاز منفی
منم تو همچین موقعیتی بودم ..تنها چیزی که میتونم بگم این کع هیچ ** جایگزینش نکن بذار زمان بگذره تا خودت بتونی فراموشش کنی ..هروقت تونستی یاد بگیری تنهایی خیلی بهتر از بودن باادمای که دوروزن انوقت برنده ای ..مطمئن باش میتونی فراموشش کنی فقط به خودت زمان بده ..من برا رابطه سه ساله ..یک سال که تنهام وبه نظرم خیلی خوب بوده وهمه جوزه خودمو سرگرم کردم تا کم کم فراموش که نه کمرنگ شه تا خودم بفهمم اصلا دیکع برام مهم نیس اون ادم
0 دوستدار 0 امتیاز منفی
ببین عزیزم تو خودتو گول نزن و بهش فکر نکن چون ارزششو نداره و تو هم دختر هستی که خدا دوست داشته و نخاسته آلوده بشی اینو بدون . اون مرد اگه واقعا دوستت داشت عاشقت بود ولت نمیکرد و بهونه نمیاورد که شهرت دوره عزیزم شهر دور که دلیل نمیشه ادم از عشقش بگذره . من شخصا خودم شهرم خیلی دوره از شهر شوهرم اما چون دوسم داشت ازم دست برنداشت هر شرایطو گذاشتم قبول کرد و ازم دست برنداشت حالا ۴ روز بعد ازدواج میکنم باهاش خیلی هم همدیگرو دوست داریم... اون آقایکه دوستش داری و اونم ترو میگفته دوستت داره الکی بوده مرد ها خوب بلدن چطور دل یک دختر رو بدست بیاره عزیزم اونکه نمیتونست یکباره بهت حمله ور بشه و رابطه برقرار بکنه چون میدونه تو بهش اعتماد نمیکنی و همون لحظه ولش میکنی . به همین دلیل از بوسیدن کم کم آغاز کرده خودشم گفته کثافتکاری های زیادی انجام داده اینو بدون اون دوستت نداشته و هدفشم فقط سوء استفاده بوده ازت همینم که فهمیده شهرت دوره و نمیتونه ازت استفاده بکنه بهونه اورده که شهرت دوره ووووو پس عزیزم خدارو شکر کن که خداوند حفظت کرده از شر همچنین مرد ها و ازین به بعد هم بهش فکر نکن ارزش نداره .
0 دوستدار 0 امتیاز منفی

سلام

ازدواج با غریبه حتی همشهری هم جای ترس داره چون دلسوزی برای حل مشکلات  کم تره چه برسه شهر دیگه که مشکلات بیشتره، برا ازدواج اول عقل ملاکه بعد دل، چون باعث پایداری زندگی میشه. جایگزین که میگید هست حتی میتونه بهتر از اون باشه. بقول بچه ها شما خودت رو محدود کردی چون حالا تو دانشگاه مچ بودین وابسته شدین و حالا فکر میکنی مهربان تر و خوشتیپ تر و بهتر از این دیگه نیس. شما هستید که با اون به آینده خوب فکر میکنید ممکنه اون اصلا به با تو بودن هم فکر نکنه. ممکنه فریب باشه که بخواد از شما سو استفاده کنه. باید ببینی اون فهم و شعورش چقدره. "تحقیق زیاد میخواد". در کل همه چی را بسنج و با بزرگان مشورت کن. موفق باشی

0 دوستدار 0 امتیاز منفی
بنظر من اگع واقعا دوست داشت ولت نمیکرد حالا ک ب بهونه ایی ول کرده رفته سعی کن بخودت بقبولونی که راستگو نبوده  خدا جوابش بده  کارش همینه  ولش کن عزیزم ارتباطتت با خدا زیاد کن کلاس ورزش و سرگرمی برو فراموشش کن لیاقت نداشت
این بخش مربوط به ارسال سوال - درد و دل و اشتراک گذاری تجارب در مورد روابط عاطفی ، ازدواج و مسائل زناشویی می باشد
...