با ازدواج اجباری چه کنم . - مشاوره و دلداری تنظیم خانواده
0 دوستدار 0 امتیاز منفی
در درد و دل - دلداری (180 امتیاز)
سلام دختر ۲۵ساله هستم

از طرف خانوادم برای ازدواج تحت فشارم، و هر موردی که برای خواستگاری پیش میاد خانوادم اجازه نمیدن با نظر خودم انتخاب یا ردش کنم، و با حرفایی مثل "تو این دوره زمونه بهتر ازین گیرت نمیاد" و "طرف خانواده خوبی داره(هیچ چیز دیگه ای نداره)" سعی و مجبورم میکنن که قبول کنم

موردای زیادی داشتم اما هیچکدوم حتی نزدیک به ایده آل هام نبودن، و با رد کردن چند مورد اخیر که مورد تایید خانوادم بودن دیگه به من اجازه دخالت و تصمیم گیری نمیدن، و الان موندم با خواستگار جدیدم چی کار کنم

4 پاسخ

1 امتیاز مثبت 0 امتیاز منفی
فقط میتونم بهت بگم تاخودت به این نتیجه نرسیدی که طرف همونی هست که میخوای و مشاوره نرفتی و حسسسابی رفت وامد نکردی تصمیم نگیر خانواده منم همین کارو کردن هی گفتن پسره خوبه عالیه منم اون موقع بیست سالم بود هرچی میگفتم مشاوره بریم میگفتن نه این که مشکلی نداره خیلی خوبه به حرفشون گوش کردم الان بعد دوماه زندگی متوجه شدم اختلال روانی داره چون زیر یه سقف خودواقعیشو تازه نشون داد سر هرچیزی کتکم میزد الان دارم جدامیشم وخانوادم موندن با عذاب وجدانشون که چرااین کارو کردن همه هم سرشون منت میذارن این عذاب وجدان الان به هیچ کار من نمیاد اونی که قراره زندگی کنه اونی که بعدا خوشحاله یااذیت میشه تویی پس خودت تصمیم بگیر باچشم باز با مشاوره رفتن با محک زدن طرف مقابل

خانواده من حتی به من فرصت ندادن طرفو بشناسم چون میگفتن زشته عیبه تو هرروز باهاش بری بیرون الان پشیمونن ولی هیچ فایده ای برای من نداره
درسته احسنت من ولی خودم نمیتونم قضاوتهای سطحی خانوادها رو در مورد دختر درک کنم !!
0 دوستدار 0 امتیاز منفی
به حرف خانواده ات گوش کن چون اونا صلاح تو رو میخوان هرچی سنت بره بالاتر همین موقعیتها رو هم نخواهی داشت...دختر بهاری داره سنش و نزار به زمستون برسی و حسرت موقعیتهای الانت رو حتی بخوری
0 دوستدار 0 امتیاز منفی
دوست عزیز شما صحبتی از ایده آل هاتون نکردید در حال حاضر بسیاری از دخترها خیلی رویایی فکر میکنن تحصیلات بالا منزل بزرگ کار بسیار عالی و به قول معروف بدنبال شاهزاده ایی با اسب سفید هستند،شاید خانواده شما این موارد رو میبینن که تصمیم گیری رو به عهده شما نذاشتن در هر حال حتما با خانواده صحبت کنید.

موفق باشید
من فکر مبکنم شما توی دلت کسی رو دوست داری و منتظری تا اون بیاد
واس همین انتخاب نمیکنی
اگر نه پدرومادر بد بچه شون نمیخوان
0 دوستدار 0 امتیاز منفی
اصلا قبول نکن منم ۲۵ سالمه ولی تو ۱۸ سالگی منم مثل تو اونقد مغزمو خوردن که به اجبار که به جهنم هر چی میخواد بشه، بشه قبول کردم الان یه دختر هم دارم ولی عشق بچگیم عشق اولم نفسم همه کسم که یه نفر بود و هنوز نتونستم فراموش کنم هنوزم از داغ عشقش میسوزم و خیلی پشیمونم که ای کاش مرده بودم و ولی ازدواج نکرده بودم بعضی وقتام فک میکنم که شاید اگه ازدواج نکرده بودم الان با عشقم زیر یه سقف بودم

دیگه قسمت و حکمت چی بگم
این بخش مربوط به ارسال سوال - درد و دل و اشتراک گذاری تجارب در مورد روابط عاطفی ، ازدواج و مسائل زناشویی می باشد
...