گرایش های بانوان و مسایل زناشویی
منبع : سایت ایران طب
بعضی از خانم ها بدلیل طرز تفکر، شرایط زیستی و به خاطر ناکامی جنسی ناخودآگاه پس از ازدواج با یک سری از مشکلات و کشمکشهای روحی روبرو می شوند که افسردگی و ناامیدی را در پی دارد.
این مشکلات شامل سه مرحله پیوسته و در عین حال جدا از هم می باشد که آقایان باید حتماً باید آنها را بطور دقیق بشناسند، چرا که آنها اگر یک زندگی آرام می خواهند باید بتوانند مثل یک وزنه در طرف دیگر ترازو عمل کنند تا وضعیت متعادل و ثابتی شکل بگیرد.
بارها ذکر شده است که روابط جسمانی تأثیر مستقیم بر روحیه و درجه شادابی افراد دارد. چنین مواردی بعد از ازدواج خودنمائی می کنند و این آقایان می باشند که نقش مهمی را در از بین بردن آنها بازی می کنند ولی متأسفانه آقایان به ندرت و یا اصلاً شناختی از این مسایل ندارند ولی تصور می کنند که چون مثلاً ۳ سال است که زندگی مشترک خود را شروع کرده اند طرف مقابل را به خوبی می شناسند! ... به هر حال ما در زیر به این گرایش ها اشاره می کنیم:
۱- گروه اوّل زنانی می باشند که زندگی سنتی دارند. این گروه گرفتاریهای خانوادگی زیادی دارند و نیروی عصبی، روحی و جسمی آنان صرف فعالیتهای خانه داری می شود. گرفتاریهای مادی و تهیه معاش هم مزید بر علت می شود تا زندگی روزمره تمام ذهن آنها را پر کند و آنها آن چنان غرق خودشان نماید که یکباره تبدیل به یک مجسمه سنگی بشوند!
اینگونه از زنها یا دیگر توان ندارند و یا روابط و مسایل زناشوئی نیز به چشم یکی از کارهای خانه نگاه می کنند! بدبختانه این گونه افراد به سرعت به تحلیل می روند و از طرفی چون این مسائل تمام ذهن آنها را مشغول کرده است، دیگر دارای ذهنیت آرامی نمی باشند که بخواهند پذیرای روحی شوهر نیز باشند. مسلماً مرد نیز یک زندگی متروک را در خانه پیدا می کند و از طرفی همسرش جداً زحمت می کشد و از طرف دیگر نه او و نه همسرش از زندگی نمی توانند لذت ببرند و نتیجتاً بطوری خود را از زندگی راضی نشان می دهند ولی روحیات و احساسات داخلی خود را پنهان می کنند.
۲- دوّم زنانی می باشند که از مرحله سالم بیرون می آیند. آنها به خودشان و روابط عاشقانه فی مابین در زندگی اهمیت می دهند و اجازه نمی دهند مسایل اجتماعی خلوت آنها را بر هم بزند. ولی جالب اینجا است که این زنان هم ناراضی هستند! این افراد همانهائی هستند که نوازش را بسیار دوست می دارند ولی بدلیل نادرست و ناآگاهانه دچار انزال از رابطه خوب با شوهر شده اند و تنها دلیلی که آنها حاضر می شوند ایجاد رابطه کنند. این است که طرف مقابل شوهرشان می باشد و برای همین تسلیم می شوند.
اینگونه زنها در اثر نوازش به حالت روحی لازم می رسند ولی از رابطه لذت نمی برند! در واقع نوازش آنها را اقناع می کند ولی این نوع ارضاء مصنوعی می باشد و در دراز مدت شرایط وخیمی را بدنبال خواهد داشت. این افراد اگر برای خود ارزش قائل نشوند و نوع تفکر خود را بازسازی نکنند و به نیازهای خود به عنوان حق مسلم نگاه نکنند، مسلماً به تیک های شدید عصبی دچار خواهند شد. آنها به راحتی دچار انزجار از زندگی خواهند شد و بعد از مدت زمان کوتاهی به گروه اوّل خواهند پیوست.
۳- گروه سوم زنانی می باشند که از مرحله دوّم هم سالم بیرون نمی آیند ولی این دفعه این افراد خیلی خون گرم می باشند و در نتیجه خود را از آن طرف بام به پائین می اندازند! دقیقاً مثل یک شمع که از دو طرف می سوزد، شعله زیادی می دهند ولی به زودی به پایان می رسند. مشکل این است که آنها در اثر سرکوبهای پیاپی انتظار بیش از حدی از روابط جنسی دارند.
آنها فکر می کنند به حدی باید همخوابی با شوهر شیرین باشد که آنها را در زمان کمتر از ۱۰ دقیقه بیهوش کند! در واقع به عقیده آنها رابطه با همسر زمانی لذت دارد که مثل زنبور عسل بعد از یک رابطه یکی از طرفین از بین برود! متأسفانه سرخوردگی و انحراف در این زنان بسیار زیاد است.
چرا که مفهوم آنها از سیرابی، بدلیل سرکوب جنسی و زندگی مستمر در تخیلات و همچنین همواره در انتظار عاشق بودن چیزی خارج از توان یک رابطه جنسی می باشد. این افراد در مورد افکار خودشان باید بازنگری کرده و اجازه ندهند که از حد اعتدال خارج شوند. این افراد با یک دید رومانتیک بسرعت علاقه خود را نسبت به همسر از دست میدهند چرا که شوهر نمی تواند جوابگوی تصورات وی باشد.
منبع : سایت ایران طب